دلم آشفته آن مایه ناز است هنوز

مرغ پر سوخته در پنجه باز است هنوز

جان به لب آمد و لب بر لب جانان نرسید

دل به جان آمد و او بر سر ناز است هنوز

گر چه بیگانه ز خود گشتم و دیوانه زعشق

یار عاشق کش و بیگانه نواز است هنوز

گر چه هر لحظه مدد می دهدم چشم پر آب

دل سودا زده در سوز و گداز است هنوز

همه خفتند به غیر از من و پروانه و شمع

قصه ما دو سه دیوانه دراز است هنوز{-33-}{-33-}{-33-}@MaeDeh
1392/04/30 - 04:51
دیدگاه
MaeDeh

ادم نمیفهمه تو میخندی؟یا حالت بده؟{-39-}

1392/04/30 - 04:54